هنر تدوين بر ايجاد چهار نوع رابطه كلي بين دو نماي متوالي استوار است:

۱-                رابطه گرافيكي

۲-                 رابطه ريتميك

۳-                 رابطه فضايي

۴-                 رابطه زماني

در ساختار تدويني هر فيلمي، مي توان جنبه هايي از رابطه گرافيكي و رابطه ريتميك را بين نماها يافت  اما رابطه فضايي  و زماني كه در تصاوير فيلمهاي انتزاعي (آبستره) به ندرت ديده مي شوند، در اكثر فيلمهاي داستاني و مستندي كه از تصاوير زنده يا واقعي استفاده مي كنند ، به چشم مي خورند.

رابطه گرافيكي در تدوين  دو نما را در فيلمهايي جستجو كرد كه در عناصر تركيب بندي آنها تجانس بصري (شكلي، حركتي ، رنگي) موجود باشد ـ در اينجا رنگ را نيز از ملزومات يا ويژگيهاي شكل به شمار مي آوريم ـ به عبارت ديگر ، دو عامل اصلي شكل و حركت، عواملي هستند كه هريك جداگانه و يا باهم، رابطه گرافيكي بين دو نما را در تدوين به وجود مي آورند.هرگاه يكي از اين دو عنصر اصلي، در تدوين دو نما وارد عمل شوندبرجستگي رابطه بين دو نما ضعيف و چنانچه عامل ديگر (به ويژه شكل و رنگ متحداً) عمل كند، اين رابطه برجسته تر  يا آشكارتر مي شود.

به طور كلي وقتي در تدوين به بحث از رابطه گرافيكي نماها به مقوله "همشكلي"، "همساني"،"همرنگي" يا "تشابه بصري ـ حركتي" دو نما مي پردازيم، وارد مقوله تدوين گرافيكي شده ايم.

در فيلمهاي سينمايي يا برنامه هاي تلويزيوني كه از شيوه تدوين تداومي استفاده مي كنند،پر استفاده ترين برش همان برش انطباقي (Match Cut) است كه ماهيتاً جلوه اي از تدوين گرافيكي به شمار مي رود. به عبارت ديگر ، برش انطباقي، خود زير مجموعه تدوين گرافيكي محسوب مي شود.زيرا هنگامي كه شباهت گرافيكي و حركتي موضوع از انتهاي يك نما به ابتداي نماي بعد منتقل مي شود، در واقع تدوين گرافيكي شكل گرفته است.شيوه تدوين تداومي ، به ويژه اگر در فيلمهاي داستاني به كار رود،براي نمايش يك جريان نرم و يكپارچه از رويداد يا حركات در زمينه داستان ، به شدت وابسته به برش انطباقي و در نتيجه تدوين گرافيكي است.

تدوين دو نما به هم، امكان مي دهد كه كيفيات تصويري محض آن دو نما از طريق تشابه و تفاوت ، با هم كنش و واكنش متقابل انجام دهند.چهار جنبه ميزانسن (نورپردازي، صحنه آرايي، لباس و رفتار فيلگورها در فضا و زمان) و بيشتر ويژگيهاي سينماتوگرافيك (فيلمبرداري،قاب بندي و حركت دوربين) همه عناصر گرافيكي بالقوه هستند. از اين رو ه ر نما امكاناتي براي تدوين گرافيكي در خود دارد و هر قطع خالق نوعي رابطه گرافيكي بين دو نماست .

گرافيك نماها ممكن است براي حصول به تداوم نرم يا كنتراست ناگهاني به هم تدوين شوند. فيلمساز ممكن است نماها را بر اساس شباهتهاي گرافيكي به هم پيوند زند و بدين ترتيب چيزي را كه انطباق گرافيكي مي ناميم به بار اورد.شكلها، رنگها، تركيب بندي كلي ، يا حركتها در نماي اول ممكن است در تركيب بندي نماي دوم تكرار شوند.


منبع:

ضابطي جهرمي، احمد،۱۳۸۵،تدوين گرافيكي در فيلمهاي سينمايي و برنامه هاي تلويزيوني(فصلنامه راديو وتلويزيون- شماره ۲)، تهران،انتشارات دانشكده صداوسيما