تکنیک مصاحبه

تکنیک مصاحبه برای تلویزیون بسیار متفاوت از مصاحبه برای روزنامه و رسانه های نوشتاری است.مصاحبه کننده برای روزنامه می تواند مصاحبه خود را از طریق تلفن و یا در گوشه ای خلوت در حالی که چیزی می نوشد، به وسیله یک خودکار و یک دفتر چه انجام دهد.موقعیت انجام مصاحبه می تواند رسمی باشد و یا نباشد و این امر با توافق طرفین صورت می گیرد.سوالات و پاسخها از یک قاعده و قانون منطقی تبعیت نمی کنند، به همین منظور مصاحبه کننده ،بعد از تایپ کردن مصاحبه، آن رادر قالب یک مصاحبه مرتب در آورده و به هر شکلی که دلخواهش است تنظیم می نماید.

ادامه نوشته

هنر مصاحبه2

  یکی از بدبختهای روزنامه نگاران ومجریان این است که مصاحبه شونده های حرفه ای اغلب به طریقی یاد گرفته اند ، که چگونه از زیر بار پاسخ دادن به برخی پرسشها شانه خالی کنند . در آخر، این خود هنری است که بتوانیم آن چه را نمی خواهیم دیگران بدانند ، پنهان کنیم. سیمون دوبووآر این نکته را در جمله ای جنین نوشته است: «گاه گفتار چیزی جز انعکاس خاموشی نیست.»

   حال اگر مصاحبه را یک فرآیند تعاملی در نظر بگیریم که در آن فرد مصاحبه کننده و فرد مصاحبه شونده هر دو درگیر مکالمه ای هستند ، آنگاه می توان برای هر یک از این دو نفر وظایفی را تعیین کرد و برشمرد. اما باید دانست که این وظایف به گونه ای عینی تعیین نمی شوند، بلکه با رویکرد ما به فرآیند مصاحبه وابستگی تنگاتنگی دارند. به این معنی که مصاحبه کننده در رویکرد سنتی  و ایستا وظایفی به کلی متفاوت از مصاحبه کننده در رویکرد پویا و خلاق دارد.

   «در رویکردهای سنتی تر به مصاحبه، این اصل مسلم فرض شده است که فرد مصاحبه کننده مصاحبه را به دست داشته باشد تا جریان مصاحبه از روال مورد نظر فرد مصاحبه شونده خارج شود و در نهایت مصاحبه از معیارها و ملاکهای سنتی پیروی کند. در این شیوه شما باید مخاطب خود را به حرف بکشید و تا می توانید از او اطلاعات استخراج کنید. پرسیدن پرسش صحیح و بجا در اینجا اهمیت زیادی دارد، زیرا این اصل مفروض است که اگر پرسش درست نداشته باشید؛ به پاسخ درست هم نمی رسید. در این شیوه ، مصاحبه مجرای انتقال اطلاعات از فردی به فرد دیگر است. جایگاه آن اطلاعات هم از پیش، در ذهن فرد مصاحبه شونده یا مخاطب شما است. شما فقط باید این کار را باید خوب انجام دهید، پرسش صحیح و بجا بپرسید تا آن اطلاعات را بیرون بکشید. نباید تصور شود که این گونه مصاحبه ها همیشه رسمی هستند؛ بلکه می توان از این شیوه سنتی حتی برای صحبت درباره زندگی خصوصی افراد استفاده کرد، تنها به این شرط که همه چیز در آن از قبل تعیین شده و نظام مند باشد.

  اما با آغاز دهه 1980 بسیلری از جامعه شناسان از جمله چارلز بریگز(1986) این شیوه مصاحبه را مورد تردید قرار دادند. بریگز معتفد بود که مصاحبه ابزار نیست؛ بلکه عامل شکل دهنده به مضمونی است که قرار است گفته شود. در واقع اطلاعات و معانی در جریان مصاحبه ساخته و خلق می شوند و نه اینکه از قبل وجود داشته باشند. افراد درگیر در مصاحبه انبار اطلاعات نیستند و نباید آنها را اینگونه  فرض کرد بلکه آنها سازنده اطلاعات هستند.

    بنابراین می توان گفت که ما با دو نوع مصاحبه سر وکار داریم ، یکی گونه ای ایستا و قالب بندی شده و  دیگری گونه ای پویا که برعکس اولی اصلا چهارچوب خاصی ندارد. »           (مهرابی، معصومه،ص25و26).

  « در مصاحبه پویا این مصاحبه شونده است که موضوعات را پیش می کشد . او فعالانه موضوع        - معنی- را می سازد، خلق می کند و دوباره طرح می کند . کاملا واضح است که مصاحبه کننده پیش از مصاحبه با مصاحبه شونده صحبت نکرده است و طرح سوالی نریخته است. این ویژگی حالت خودجوشی به مصاحبه می بخشد و آنرا جذاب تر می کند. مصاحبه کننده سوالات خود را بر اساس آخرین اظهارات مصاحبه شونده می پرسد. او پی گیر مسئله است . او به مصاحبه شونده فرصت مناسب می دهد تا جملات خود را کامل کند،از موضوعی به موضوع دیگر برود و اصلا سعی در کنترل او ندارد. مصاحبه کننده ، مصاحبه شونده را آزاد می گذارد تا خلاقانه به معنی سازی و انتقال اطلاعات بپردازد. او به محض اینکه مصاحبه شونده پاسخ سوالی را داد سوال دیگری       نمی پرسد. فاصله مکثها از جانب مصاحبه کننده زیاد است تا او بیشتر به مصاحبه شونده امکان معنی سازی بدهد.» ( مهرابی، معصومه،1382،ص29)                                                               

   اگر مصاحبه را به معنای دیدار و یا ملاقات کردن بدانیم؛ پس می توان گفت که یکی از وظایف مجریان انجام مصاحبه است. مصاحبه به هر فن و شیوه ای که اجرا شود دارای هدف است؛ اهدافی چون سرگرمی مخاطب، سوال و جواب درباره یک موضوع خاص و  یا به  چالش کشاندن یک دیدگاه.  

    گزارش خارج از استودیو، گفت و شنود تلفنی، گفتگو با صاحب نظران یا کارشناسان در داخل استودیو از انواع مصاحبه های سنتی به شمار می رود. نقش فرد مصاحبه کننده در سطوح اجرا و آماده سازی مصاحبه نقش بسیار مهمی است؛که یکی از وظایف اصلی مجریان است؛ بنابر این شما باید آگاهی کامل داشته باشید که « با چه کسی مصاحبه می کنید »،« چرا با او صحبت می کنید » و« درباره چه چیزی صحبت می کنید ».

 اما شما فقط در صورتی به این آگاهی ها می رسید که  برای آماده سازی کامل زمان کافی اختصاص دهید. فراموش نکنید که آمادگی مصاحبه گر در واقع این امکان را برای او  فراهم       می آورد که توجه خویش را بر روی آنچه که مورد علاقه مخاطب است یا نیاز دارد که بداند ،متمرکز کند . یک مصاحبه کننده آماده همچنین قادر خواهد بود در صورتی که مصاحبه شونده نسبت به گفتن حقیقت عصبی و نگران باشد ، با انتقال حس اعتماد به نفس به او و دنبال نمودن کنجکاوانه مسئله به وی آرامش بخشد .

به علاو ه اگر مصاحبه کننده به طور کامل آماده نباشد نمی تواند به انداره کافی مطمئن ،علاقه مند و با اعتماد به نفس باشد و به جای تشویق مصاحبه شونده ، به صحبت کردن ، مدام از فقر اطلاعات خود در عذاب است و مطمئن نیست که چه اطلاعاتی و در چه حجم باید ارائه شود . یک مصاحبه کننده آماده باید حقایق و اطلاعات را از قبل جمع آوری کند تا بتواند سوالات مناسبی بپرسد. اما یک مصاحبه کننده نا آماده و بدون اطلاعات از هدایت مصاحبه در مسیر درست ناتوان است. مصاحبه کننده آماده از مصاحبه به عنوان فرصتی برای دستیابی به حقایق استفاده می کند و اجازه نمی دهد مصاحبه شونده، برای به رخ کشیدن قابلیت های خود ، مصاحبه را دستاویز خویش قرار  دهد. اما فارغ از مقوله (تحقیق و جمع آوری اطلاعات ) ، مصاحبه کننده  باید همیشه به یاد داشته باشد که چه کسی کارشناس (مصاحبه شونده ) و چه کسی یادگیرنده (مصاحبه کننده) است ؛ زیرا مخاطب ، مایل است به صحبت کارشناس گوش دهد و نه مصاحبه کننده.

 

هنر مصاحبه3

      ساختار مصاحبه

 اگر چه مصاحبه از ساختار پرسش و پاسخ تبعبت می کند اما مثل هر سخنرانی خوب و آماده    شده ای باید شامل،مقدمه، بدنه اصلی گفتگو با ارائه اطلاعات و نتیجه گیری یا خلاصه باشد.

     مقدمه

در چهارچوب کلی برنامه سازی، مصاحبه بیشتر جزیی مستقل و جدا در ساختار کلی برنامه حساب می آید . مصاحبه بیشتر اوقات به موضوع خاصی می پردازد، با اینکه محدوده یک موضوع، به مطلبی خاص توجه می کند که با آنچه که شنونده قبلا در باره آن موضوع شنیده است، متفاوت است.

  بنابراین ، درگام نخست باید توجه مخاطب را به این حقیقت جلب کرد که آنچه قرار است بشنود اطلاعاتی جدید و دقیق از یک موضوع متفاوت و یا اطلاعاتی مفصلتر از مطلبی خاص ، در محدوده همان موضوع خواهد بود.

  اما چون مخاطب، باید یک بار گوش دادن آنچه را گفته می شود ، درک و جذب کند.پس«مقدمه» مصاحبه برای جلب توجه مخاطب از اهمیت خاصی برخوردار خواهد بود. بدین قرار«مقدمه» مصاحبه باید واضح و مختصر به مخاطب توضیح دهد که اولا، هدف یا دلیل مصاحبه چیست و ثانیا ، با چه کسی مصاحبه می شود . ثالثا مصاحبه شونده از چه تواناییها و تجربیاتی برخوردار است که به گفته های او اعتبار می دهد.

   پیشنهاد می شود در صورت امکان ، مقدمه از قبل به صورت کتبی آماده و از سوی مجری ارایه شود تا مصاحبه به سرعت و با اشاره به نکته های اصلی شروع شود. این موضوع باعث می گردد که مخاطب برای آنچه که می شنود و می بیند اعتبار بیشتری قایل شود.

 مقدمه دارای دو ویژگی مهم دیگر نیز دارد:

اول:کوتاه و مختصر است و این امکان را برای مخاطب فراهم می آورد تا آنچه را که گفته  می شود گوش دهد ، بفهمد وجذب کند.

دوم: مقدمه ای که با اولین پرسش آغاز می شود ، باعث می گردد که مصاحبه با اولین جواب مهم از سوی مصاحبه شونده پی گیری شود. بدین ترتیب پیش از پرداختن به اطلاعاتی که شنونده نیاز دارد و یا می خواهد بداند،هیچ وقتی تلف نمی شود.

    اگر مقدمه خوب باشد،حرکت اولیه مصاحبه به خوبی انجام می شود. اما گاهی اوقات ممکن است خواندن مقدمه از سوی مجری ، با سبک برنامه همخوانی نداشته باشد.

   بعضی از بهترین مصاحبه ها زمانی انجام می شوند که بدون اطلاع قبلی شخص که به طور اتفاقی در دسترس مصاحبه کننده قرار می گیرد، سو.ال می شوند. در چنین شرایطی ، مصاحبه کننده اگر مصاحبه شونده را نمی شناسد ، باید از او درباره خودش سوال کند .( این که چه کسی است و چه صلاحیتها و تخصصهایی داردکه به گفته هایش اعتبار می بخشد). اگر راجع به این اطلاعات مطمئن نیستید و قبل از روی آنتن رفتن، زمان کافی در اختیار دارید ، دوباره به کمک مصاحبه شونده اطلاعات را بررسی کنید.   

   چنانچه در مقدمه، مطلب نادرستی گفته شود که مصاحبه شونده پیش از پاسخ به اولین پرسش مجبور شودبگوید :« پیش از آنکه سوالتان را پاسخ دهم ، باید گفته شما را تصحیح کنم» این موضوع خیلی سریع اعتبار مصاحبه کننده را خدشه دار می کند.

       بدنه اصلی

«بدنه اصلی»، بخشی از مصاحبه است که اغلب اطلاعات مهم را نه فقط به صورت اخبار و آمار، بلکه به هر شکل ممکن و مناسبی ارایه می دهد،برخی از این روشها عبارتند از:

   بیان توضیحات، ارایه دلایل، تشریح یا تفسیر، بسط و گسترش بیانات قبلی، نمایش عکس العملها و احساسات و... .افزون بر اینها باید توجه داشت که اطلاعات مورد نظر نه تنها در پاسخ پرسشهای موشکافانه، دقیق و ازقبل طراحی شده مطرح می شوند، بلکه گاهی از طریق پاسخهای واکنشی و خود به خودی مصاحبه شونده نیز به میان می آیند و این بدنه اصلی مصاحبه است که مصاحبه شونده را به صحبت کردن تشویق ،ترغیب و یا مجبور می نماید.

 در طول مدت انجام مصاحبه ، مصاحبه کننده باید هدف مصاحبه را در ذهن داشته باشد و به ویژه در ابتدا ، پرسشهای مهم تر را بپرسد تا به اطلاعات اصلی و ضروری تر دست یابد. اهمیت مطرح کردن سوالهای مهم تر در آغاز مصاحبه به حدی است که می توان توصیه کرد :«مهمترین سوال را ابتدا بپرسید و بعد اگر فرصت داشتید، سوالهای دیگر را مطرح کنید.»

 نتیجه گیری یا خلاصه

 این قسمت از مصاحبه نیاز چندانی به توضیح ندارد . بخش پایانی ، فرصت خوبی ، هم برای مصاحبه شونده و هم برای مصاحبه کننده فراهم می آورد، فرصتی است برای مصاحبه شونده، تا نتیجه گیری لازم را انجام دهدو برای مصاحبه کننده، تا موارد بحث شده را جمع بندی نماید. اما ضرورت جمع بندی و نتیجه گیری ، از آن جهت است که در درک نکات اصلی به شنونده کمک   می کند و یک مصاحبه کننده خوب ، می داند که چه موقع باید نتیجه گیری کند، یا خلاصه مصاحبه را بیان نماید تا مصاحبه جذابیتش را از دست ندهد.

    پر سش- ابزار مصاحبه کننده

پرسشها ابزار مصاحبه کننده هستند که به وسیله آن ،مصاحبه را شکل داده و تداوم می بخشد. همان طور که یک جنگلبان برای انداختن یک درخت، به اره یا تبر نیاز دارد. یک مصاحبه کننده هم برای انجام دادن کارش به ابزارنیاز دارد؛ ابزار او، این سوالات او هستند.

در واقع، طرح سوالات مناسب ، ضمن کمک کردن به حفظ تمرکز مصاحبه بر محور اصلی مورد نظر، موجب حذف سوالات پراکنده و بی ارزش می شود. بنابراین، برای تعیین اینکه چه پرسشهایی برای مصاحبه قابل قبول هستند (یا باید حذف شوند) باید از پیش ، درباره آنها فکر شود و در حین اندیشیدن ، آنها روی کاغذ آورده شود. با درنظر گرفتن پاسخ احتمالی به یک سوال ، می توان پرسشهای منطقی بعدی را حدس زد و از این راه ، ترتیب منطقی پرسشها و پاسخها را پیش بینی کرده و روند مصاحبه را در جهتی که مصاحبه کننده مایل است هدایت کند. هدایت مصاحبه شونده در جهتی که مورد نظر ماست ، کاری ظریف و هنرمندانه است. اما اگر سوالات ، بدون ملاحظه و بررسی دقیق  تاثیرات آن پرسیده شود، این ظرافت و پاسخ هایی که در جستجوی آن هستید به راحتی از دست خواهد رفت.

  انجام مصاحبه بر اساس پرسشهای از پیش نوشته شده و برخوردار از ترتیب منطقی، تنها بخشی از آمادگی مصاحبه کننده به شمار می رود.

   و اما چند راهنمایی برای مجریان به منظور اجرای بهتر مصاحبه:

 "- مجریان باید هر قدر که می توانند درباره موضوع اطلاعات جمع نمایند.پرونده های روزنامه ها را بخوانند و در اینترنت به دنبال سوابق موضوع باشند. قبل از شروع مصاحبه باید اطلاعاتی از قبیل نام کامل، عنوان فرد مصاحبه شونده،تاریخها و واقعیتهای قطعی مورد نیاز را مطالعه کنندو بدانند."  (فلمینگ، کارول ،1384،ص166).

"- با دقت راجع به سوابق کاری ، موفقیتها، نگرشها، عقاید و دیدگاههای مهمان برنامه تحقیق کنید و اطلاعات به دست آورید.

- هر جا که مناسب ولازم بود موارد بررسی را محدود کنید تا بتوانید درباره آنها عمقی بحث نمایید.

- ساختار شروع و پایان مصاحبه را بنویسید و برای خود یادداشت بردارید.

- برای شروع مصاحبه چند سوال اولیه را برنامه ریزی کنید. تا فاصله زمانی آزاردهنده ابتدایی بحث بین مصاحبه کننده و مصاحبه شونده پر شود." (هاید، استوارت، 1382،ص148).

"- نخستین سوال باید کاملا کلی و عمقی و مفهومی باشد تا مصاحبه شونده احساس راحتی کند و سوالات سخت و موشکافانه باید در اواخر مصاحبه طرح شوند . یعنی زمانی که اگر مصاحبه شونده از پاسخ دادن امتناع کرد ، شما چیزی روی نوار ضبط کرده باشید  وهنوز هم زمان کافی برای سوالات تکمیلی داشته باشید.

-  پیشینه و صلاحیتهای مصاحبه شونده را در همان ابتدا بگویید.

-  به خاطر داشته باشید که مهمان برنامه شما  حرفه ای و متخصص و برجسته است؛ بنابراین مصاحبه شما نباید آمرانه و گستاخانه باشد و همواره مودب باشید.

-  در همان ابتدای مصاحبه اهمیت موضوع را مشخص و تبیین کنید.

- درباره موضوع مصاحبه با مهمان گفتگو کنید و مصاحبه را به جلسه پرسش و پاسخ محدود نکنید.

- درخلال مصاحبه با دقت به جوابهای مهمان گوش دهید وبا علاقه مندی عکس العمل نشان دهید.

- روی جوابهای مهم تاکید و آنها رابرجسته نمایید.

- سعی کنید علاقه اصلی مهمان برنامه را جویا شوید .

- کنترل مصاحبه را دست داشته باشید.

- از یک موضوع به موضوع دیگری بروید.

- هر بار بیش از یک سوال مطرح نکنیدو هر سوال باید فقط با یک یک مفهوم سر وکار داشته باشد.

- گنجاندن بیش از یک نکته در هر سوال یعنی این که به یک نکته پاسخ داده نخواهد شد.

- سوالاتی که جوابشان بله یا خیر است نپرسید.

- به سوالاتی که می پرسید خودتان جواب ندهید.

- در سوال کردن از اصطلاحات فنی و تخصصی بپرهیزید.

- از سوالات واضح بپرهیزید.

- هیچ وقت برنامه را با جمله " خوب وقت ما رو به انجام است"، یا" وقت ما  تمام شده" به پایان نبرید .

- قبل از نتیجه گیری از مهمان تشکر کنید.

- از او بپرسید آیا می خواهد نکته ای را اضافه کند." (مهرابی، معصومه،1382،ص27و28).

هنر مصاحبه1

  برخی اعتقاد دارند که مصاحبه کردن کار بسیار آسانی است ، و چیزی نیست جز یک گفت و گوی دو نفره زنده که خوب پرداخته شده است ، در این بین یک نفر از شرکت کننده ها در مصاحبه کمتر از دیگری حرف می زند ، و گفته های دیگری را می شنود. مصاحبه گرفتن به عنوان یک شغل ، نه تنها باعث می شود تا انسان از نظر حرفه ای اقناع شود ، بلکه لذتی شخصی و فردی را نیز موجب می شود؛ چون مصاحبه گرفتن به انسان انبوهی از معلومات در مورد مسائل مختلف می دهد. وی را به شناخت بیشتر و بهتر مردمان رهنمون می نماید و علاوه بر آن سبب می شود تا شخص، خود را نیز در تعامل با جهان بشناسد.   

  "واژه  Interviewترجمه لفظ به لفظ کلمه فرانسوی  Entrevue است؛ آمریکاییها این ژانر را توسعه دادند و سپس کلمه Interview و فعل آنInterview To رواج عام یافت. روزنامه نگاران در کشورهای فرانسوی زبان ، این ژانر را به وام گرفتند و از آن استفاده کردند. همچنین از واژهInterview نیز استفاده کردند و رفته رفته معنایی فنی و امروزی به آن بخشیدند."         (سووه، کلود، ص36).

   مصاحبه یک شیوه بیانی است برای کسی که نقشی اجتماعی بر عهده دارد. تلویزیون ار تلفن به عنوان سخن گاهی مناسب بهره می گیرد و به خوبی خود را با تواناییها و امکانات و همچنین کاستیها و آن وفق داده است و با استفاده از این وسیله بیننده ها از شیوه پرسش و پاسخ به خوبی در برنامه ها استفاده می کنند. از این گذشته از مصاحبه در همه نوع برنامه سازی استفاده می شود؛  مجله، برنامه های مستند ، گزارشهای ورزشی و... . استفاده از این شکل ارتباط و مکالمه دیگر گریز ناپذیر است. این نکته را بپذیریم که همه ما واقعیتهای مهم زندگی و دوران خود را از راه پرسش و پاسخ با شخصی دیگر دریافت کرده ایم؛ این نکته قدرت و تاثیری به مصاحبه کننده می بخشد. بدین ترتیب مصاحبه به رسمی ارتباطی بدل شده است که اهداف گوناگونی را دنبال می کند.

نقش و شغل مصاحبه کننده

" اصطلاح مصاحبه کننده، به ویژه در رادیو وتلویزیون تنها مبین نقش لحظه ای نیست که منحصر به زمانی باشد که مصاحبه انحام می شود. هر فرد در نقش مصاحبه کننده ممکن است محبوبیتی داشته باشد ، مشروط به اینکه نقش خود را ( یعنی رساننده ماجرای وقایع به عموم  مخاطبان) به خوبی بازی کند و فراموش نکند که مخاطب او در مورد مصاحبه شونده ها چه چیزهایی را دوست دارد، بداند. همچنین باید بداند که در رساندن وقایع به گوش مخاطبان نقش خنثی دارد ( یعنی عقاید و احساسات خود را دخالتی ندهد)، تا موجب وارد شدن شوک بر جمعی از مخاطبان خود نشود. بالاخره او باید سرسخت و یک دنده باشد و برای دانستن همه چیز در مورد مهمان خویش اصرار بر پرسیدن سوالات داشته باشد و نگذارد که مصاحبه شونده تنها در مورد مسائلی مشترک و کلی سخن بگوید و نیز نباید اجازه دهد که مصاحبه شونده رشته کلام را به دست گیرد و هر چه خواست بگوید، بلکه باید در برابر گفته های او واکنش نشان دهد. واکنش های او باید روزنامه نگارانه یعنی چالش برانگیز باشد، قصورات را یادآوری کند ، دروغ ها رابر ملا سازد . مصاحبه گر نباید فراموش کند که نه قانون گذار است و نه حامی یتیمان و پیر زنان . پیشه او بسیار فروتنانه و جایگاهش سخت دلپذیر است." ( سووه،کلود،ص40 و41).

   در یک مصاحبه ، نقش ها به نحوی دیگر تعریف شده اند ، مصاحبه کننده می کوشد مصاحبه شونده را به مصاحبه وادارد و از او پاسخ هایی برای پرسشهای خود بگیرد. مصاحبه کننده هنگام بر عهده گرفتن این نقش باید فاصله ای راحفظ کند و در برابر پیام دریافتی حالتی خنثی داشته باشد .  برای رسیدن به این مرحله او باید رمزها را بشناسد ، چه آنهایی را که دریافت می کند و چه آنهایی که می فرستد. روشن است که مصاحبه کننده می خواهد بر جریان ارتباطات مسلط باشد ، موضوعی که در جوامع رسانه ای امروز کاری بس دشوار است ؛«به واقع ، در صحنه مصاحبه، مصاحبه کننده به واقع بازیگر اصلی است، چون می باید کنترل مصاحبه شونده ونیز حرکت موضوع درجریان پرسش وپاسخ را به عهده داشته باشد  به این ترتیب مصاحبه کننده بازیگر کارگردان است. بنابراین او می باید بر سکوتها چیره شود و سکوتها را بشکند. گرچه گفته اند که سکوت حصاری دور حکمت است ونیز گفته اند در سکوت پیامی است که در هیاهو نیست . اما سکوت   می باید صدای، درونی پیام را بیان کند؛ یعنی حرکت کند . هیچکاک می گوید: «سکوت در سینما باید صدا داشته باشد » این گفته بخشی از صورت وضعی میزانسن را در سینما تعریف می کند. یعنی مصاحبه کننده و مصاحبه شونده ،عناصری از میزانسن برای انتقال پیام هستند. حرکت آنها در صحنه ،سکوت ، حرکت ،سکوت،،حرکت وضعی بدن و حرکت وضعی کلام را تبیین می کنند.»  (صدیقی، فریدون،1384،ص106و107)

    مسئولین در هنر رسانه خبره و کارآزموده هستند و یاد گرفته اند که چگونه جریان مصاحبه را در دست بگیرند و آن گونه که خودشان می خواهند هدایتش کنند.

   سازنده برنامه های «تاک شو»Talk Show مصاحبه کننده است. Talk Show معمولا به دنبال سرگرم کردن ، پرکردن اوقات با شگفت زده کردن عامه مردم است. به ندرت هم پیش می آید که در یک  «تاک شو» هدف یاد دادن نکته ای تازه در باب واقعه ای متعلق به امروز است. از این نظر، این برنامه با یک مصاحبه نمایشی ( بیشتر سرگرم کردن تا دادن اطلاعات) است و با مصاحبه اطلاعاتی ( که هدفش آگاه کردن است نه سرگرمی) فرق دارد. از این نظر بسیاری از برنامه های تلویزیونی این دو گونه را باهم درمی آمیزند و در آن واحد هم سرگرم کننده هستند و هم اطلاعاتی را به شنونده می دهند. نباید فکر کنیم که یکی از این دو گونه بر یکدیگر ارجحیت دارد بلکه باید این نکته را بدانیم که این دو گونه با هم از نظر هدفی که در پیش می گیرند فرق دارند.

  یک نکته نباید فراموش شود: ما فکر می کنیم که یک مصاحبه حاوی اطلاعات می تواند و باید به اندازه کافی جذاب باشد تا آنتن حفظ شود، تا بدین ترتیب بحث مطلع کردن آنان را ازدست ندهیم . در نتیجه ، یک مصاحبه حاوی اطلاعات ، بی بهره از عناصر مشتری جذب کن و سرگرم کننده نیست؛ چنین مصاحبه ای نمی تواند تنها مخاطبان نخبه داشته باشد.

 

مصاحبه کننده و ستاره

 " مصاحبه کنندگان شجاعت را از مشهور بودن و آوازه خود یا شبکه شان نمی گیرند. وقتی یک مجری تلویزیون با یک شخصیت بزرگ جهانی ملاقات می کند ، پرسشهای خود را از زبان جمع مخاطبان می پرسد و از آنجا قوت قلب می گیرد، چون او در جایگاه مردم ایستاده است و به نوعی علایق و دل مشغولیهای این جمع را بازتاب می دهد. این واقعیت را باید در نظر داشته باشیم که همین عامه مخاطبان پشت سر مصاحبه کننده قرار می گیرند و باعث می شوند تا مصاحبه کننده هر پرسشی را بتواند مطرح کند. حتی کسانی که در حالت عادی هیچ توجهی به مجری نمی کنند، برای این، در کنار او می نشیند یا به قولی با او هم زده می شود چون می خواهد با مخاطبان صحبت کند.« در صورتی که قرار است برنامه به طور زنده پخش شود، باید قبل از شروع پخش، زمانی را برای گرم کردن صحبت و آشنایی و برقرار ی ارتباط میان مهمانان و مجری ، اختصاص داد. این فرصت زمانی،مهمانان برنامه را در حالت طبیعی و راحت قرار می دهد و مجری را به شیوه صحبت کردن مهمانان آشنا می سازد که این خود در چگونگی طرح پرسشها موثر است. به ویژه این وضعیت برای تلویزیون مشخص است ؛ از آن رو که در برنامه های تلو یزیون توجه مجری و مهمانان به نوشته هایشان ، مشهود است و موجب قطع ارتباط با مخاطبان می شود؛ بنابراین ، نوشتن پرسشها به صورت فهرستی که شامل تعداد پرسش اصلی و تعدادی پرسش کمکی باشد برای مجری کافی است.»مهرافشا، علی اکبر،1378،ص394                                                                                                          سرشت رسانه طوری است که برخی مصاحبه کنندکان را به ستاره بدیل می کند. کسانی که به جایگاهی نظیر جایگاه ستارگان عالم سینما می رسند نقشها یشان را تغییر می دهند ، شغل حقیقی آنها این بوده است که کسی را به سخن وادارند و در معرض دید قرار  دهند،نه اینکه خود سخن بگویند و دیده شوند. ستاره به شمار رفتن تا حدود زیادی مشکل ساز است. چون هر ستاره ای دور و دست نیافتنی می شود، در حالی که یک مصاحبه کننده تلویزیونی وارد کانونهای خصوصی مردم می شود، با مخاطبهای خود ارتباط تنگاتنگ و معمولی برقرار می کند و در پی آن است که از زبان او پرسشهایی را مطرح کند. در عین حال اگر آن هاله ستاره گون در اطراف او حلقه بندد، نمی تواند فاصله لازم را با ستاره هایی که طرف مصاحبه قرار می گیرند حفظ کند. مهمانان (که خود ستاره هستند) او را همدست خود می پندارند و احساس می کنند که طرف صحبتشان ستاره ای است که حرف دیگر دیگر ستاره ها را می فهمد و بنابراین با سوالات گستاخانه آنان را ناراحت نمی کند. از این نظر خود تلویزیون وضعیتی متناقض به وجود می آورد، این رسانه حتی کسی را که در پی ستاره شدن نیست، هم به ستاره تبدیل می کند. "(سووه،کلود، ص41و42).

   اشخاص در معرض دید و سخنگوها از هر سنخی ، آنقدر در تلویزیون مورد پرسش قرار گرفته اند که دیگر خودشان در امر مصاحبه صاحب تخصص و حرفه ای شده اند. بسیاری از این افرادرسانه ای شده در مدرسه یا در جامعه آموخته اند که برای ارتباط با دیگران (روزنامه نگاران، همکاران ، مشتریان و عموم مردم) پیامهای سنجیده بفرستند. دیگران پس از برخی سرخوردگیها دریافته اند که برای بهبود تصویر رسانه ای خود بهتر است از متخصصان امور  ارتباطات مدد بجویند.